|
یک شنبه 8 اسفند 1389برچسب:, :: 9:48 :: نويسنده : ویدا
گیسوان تو بلند چشم های تو قشنگ و لبت.... سرخ ترین غنچه ی باغ آه.... ای خوب ترین آن چنانی تو که من
مانده ام با کدامین واژه رنگ چشمان ترا وصف کنم
گاه تلخی گاه شیرین گاه شادی گاه غمگین گاه سوزی گاه دردی گاه مرهم گاه تسکین گاه سختی گاه نرمی گاه سردی گاه گرمی گاه هستی گاه گاه نیستی کیستی تو؟ چیستی می روم تا نیستی چون نیستی
بی برگ چون شاخه ام در باد بی تو اسیر درد فریاد ای داده رنگ شب به روزم ای داده زهر غم به دستم با این همه نامهربانی ترا باز من دوست دارم می پرستم
برگرفته از مجموعه اشعار شاعر شهیر ابراهیم شکیبایی لنگرودی او که اشعار بر خواسته از روح لطیفش گویا رد پای فرشتگان است بر سپیدی کاغذ نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |